کد مطلب:106462 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:175

خطبه 077-نیایش











[صفحه 460]

از سخنان امام (ع) است كه از خداوند طلب مغفرت می كند و ضمنا چگونگی دعا كردن را به ما می آموزد. وای: وعده دادن. رمزات: جمع رمزه: با گوشه چشم، ابرو و یا لب به چیزی اشاره كردن. سقط من الشی ء: شیئی پست و بی ارزش. هفوه: لغزش. خداوندا! گناهانی را كه تو بر آنها از من واقفتری بیامرز و اگر من دوبار به سوی گناه بازگشتم تو به سوی آمرزش بر من باز گرد. پروردگارا، آنچه من تعهد انجام آن را داده بودم ولی تو وفای به آن عهد را از من ندیدی بیامرز. من به تو پیمان بندگی و اطاعت سپردم، وفای به این پیمان را از من نیافتی. خداوندا بر من ببخشای آنچه را به زبانم به تو نزدیك شدم ولی با قلبم با آن مخالفت كردم با زبانم اظهار توبه، پشیمانی و ندامت كردم. اما دلم در این گفتار همراه زبانم نبود. الهی! اشارات گوشه چشم كه ستمگری را بر علیه مسلمانی تحریك و زیر چشمی به ناموس كسی نگریسته و بدین سبب مرتكب گناهی شده باشم، بیامرز خداوندا، گفتار ناهنجار آرزوهای نابجای دل، و لغزشهای زبانم را عفو فرموده از من درگذر. امام (ع) در تمام فرازهای این دعا از خداوند سبحان طلب مغفرت و آمرزش می كند. مقصود از آمرزش بنده به وسیله خداوند، یا این

است كه حضرت حق در قیامت گناهانت را بپوشاند تا به هلاكت اخروی دچار نشود و یا گناهانش را برای مردم دنیا فاش نكند تا رسوا شود. مغفرت به هر دو معنی، نتیجه اش یك چیز است و آن توفیق دست یافتن به سعادت اخروی و دوری از پیروی شیطان بر انجام گناه است، پیش از صدور گناه یا قبل از آن كه معصیت برایش بصورت ملكه نفسانی شود. منظور از غفران خداوند اموری است به ترتیب زیر: 1- بخشش گناهانی كه خداوند بدآنها آگاهتر است عبارت از انجام اموری است كه در نزد خداوند گناه شمرده می شود ولی انسان گناه بودن آنها را نمی داند، و آنها را مرتكب می شود. چون انسان علم به گناه بودن آنها ندارد، مكررا آنها را انجام می دهد. این است معنای كلام حضرت، كه اگر من به انجام گناه بازگشتم تو مغفرتت را بر من تكرار كن. تكرار مغفرت و آمرزش خداوند در پی تكرار چنین گناهی است. 2- غفران و آمرزش وعده هایی كه در پیش خود برای رضای خدا انجام دادن آنها را تعهد كرده اما آنها را انجام نداده است، شك نیست كه خودداری نفس از انجام دادن كارنیك و عدم وفای به عهد از وسوسه های شیطانی است. كه واجب است انسان از خداوند مغفرت بخواهد تا گناهش را بپوشاند، جاذبه ای در نفس برای انجام عمل

پدید آورد، و از پیروی شیطان بازش دارد. 3- آمرزش و غفران خواستن از این كه نفس، كارهای خیر مورد رضای خدا را با ریاكاری و خود بینی و غرور در می آمیزد و نیت قربت را به قصد غیر خدا تبدیل می كند. تردیدی نیست كه این شرك خفی بوده، مانع عروج به مقامات عالی می شود. پس به منظور جبران، آمرزش خداوندی، پیش از آن كه این حالت رسوخ نفسانی پیدا كند، نیاز شدیدی احساس می شود. 4- مغفرت خواستن از گناهانی كه با اشاره صورت می گیرد، و به ظاهر ما آنها را گناه نمی دانیم مثلا انسان با گوشه چشم غضبناك به شخصی نگاه كند تا بر او عیب بگیرد یا مسخره اش كند و یا بر او ستمی روا دارد. این چنین نگاهی از حدود شرعی بیرون است و گناه به حساب می آید. این نگاههای تحقیر آمیز از وساوس شیطانی نشات گرفته و شایسته است كه انسان از خداوند بخواهد تا زمینه چنین گناهی را از میان ببرد و نفس را از چنین خطری در امان بدارد. 5- آمرزش طلبی از گفتار زشت، پست و بی ارزش. سخنان بی ارزش گفتاری هستند كه از حدود شریعت بیرونند و انسان را از راه راست منحرف می كنند. 6- مغفرت خواهی از شهوات نفسانی. بعضی كلام امام (ع) را شهوات قلب قرائت كرده اند كه منظور كششهای نفسانی و خوا

سته های بیجاست و بعضی دیگر سهوات قلب روایت كرده اند كه در این صورت منظور اشتباهاتی است كه انسان بر اثر اندیشه نادرست بدان مبتلا می شود و با فرمان خدا مخالفت می كند. این وسوسه های ناصواب نفسانی اعضا و جوارح را به كارهای خارج از محدوده دستورات الهی تحریك می كند. اندیشه های نادرست ذهنی، اگر چه در عمل ظهور پیدا نكنند، این حقیقت را نمی توان انكار كرد كه تمركز آنها در ذهن، بندگان خدا را از پیمودن راه حق باز می دارد چنان كه افراد فرو رفته در خوشیهای دنیوی تا بدان حد، مستغرق دنیا می شوند، كه گاهی یك نماز را، دوبار می خوانند، و تعداد ركعتها و سجده های نماز را فراموش می كنند. آمرزش این گونه افراد به این است كه خداوند اسبابی را فراهم كند تا از این حالت بیرون آیند. 7- آمرزش خواهی از گناهانی كه از لغزش زبان حاصل شده است ریشه چنین گناهی وسوسه های شیطانی می باشد و آمرزش آن، توفیق یافتن بر مقاومت در برابر هواهای نفسانی است. پس از توضیح معنای مغفرت خواهی، در كلام امام (ع) با توجه به این كه شیعه معصوم بودن امام را واجب می داند. آمرزش طلبی آن بزرگوار از پیشگاه خداوند در موارد فوق به دو صورت توجیه می شود: 1- مغفرت خواستن آن ح

ضرت بر فرض وقوع است. یعنی اگر چنین گناهانی از امام صادر شود خداوند آنها را ببخشد. گویا امام (ع) چنین عرض می كند. خداوندا اگر چنین گناهانی را مرتكب شوم آنها را بیامرز در جای خود ثابت شده است كه اگر كلامی به صورت قضیه شرطیه بیان شود، صادق بودن یك جزء به معنای صادق بودن تمام اجزا نیست: بنابراین لازمه سخن امام این نیست كه گناهی از وی صادر شده است و نیاز به آمرزش دارد، و با انتفای شرط مشروط منتفی است. این توجیه برای كلام امام (ع) توجیه دقیقی است. 2- این دعا را امام (ع) برای تربیت افراد امت، و آموزش دادن چگونگی آمرزش خواهی از گناهان آورده اند. و یا به منظور تواضع و فروتنی در پیشگاه حق و اقرار به بندگی ذكر كرده اند. چون انسان با صرف نظر از معصوم بودن زمینه تقصیر و گناه را دارد. توجیه دوم برای كلام امام (ع) هر چند توجیه خوبی است به پا به توجیه اول نمی رسد. اما كسانی كه امام (ع) را معصوم نمی دانند، كلام حضرت را حمل بر معنای ظاهر آن كرده اشكال در آن نمی بینند.


صفحه 460.